۱۵ مرداد ۱۴۰۱
در کنارهی محرم (۸)صف های اطعام صف پیوند با حسین:
روز تاسوعا و عاشورا در نقاط مختلف شهر و حتی در مناطق بالای شهرها شاید بارها با این منظره روبرو بودهاید که در صف اخذ غذا کسانی ایستادهاند که ظاهرشان و حتی اتومبیلهاشان نشان میدهد برای سیر کردن شکم نیازی به این غذای نذری ندارند. اما در درونشان کسی گویا گفته است که این غذا میتواند بهنام امام حسین باشد.
اطعام دادن در ماه محرم یکی از خصوصیات سالهای اخیر شده است.
حداقل حجم بالای اطعام ماه محرم خیلی سابقه ندارد.
آن قدر این مساله بالا گرفته است که در این حوزه شعر و طنز و روایات مختلف هم به وجود آمده است.
شهرها و حتی روستاهای مختلف این به این فرهنگ غذا دادن و غذا خوری پایبند هستند.
در این میان خورشت قیمه شانس بیشتری داشته است و در لیست قیمهها برندی به نام «قیمه نذری» ثبت شده است.
طبیعتاً در نذرهای مردمی کیفیت غذاها بهتر و بهداشتیتر است. زیرا کسی آنان را مجبور به پخت نمیکند و تعداد معینی هم لازم نیست آن را تناول کنند.
غیر از اندک جمعیتی که ممکن است برای تفاخر چنین کنند و یا نذری های ارگانی و سازمان یافته که احیاناً از اموال عمومی است، نذرهای مردمی دو دلیل دارد: یکی احترام به امام حسین و سیر کردن فقرا و دیگری نذر برای مسائل مختلف از جمله شفای مریضان یا مشکلات مختلف.
اما آن چه که باعث شد این یادداشت را بنویسم اطعام دهندگان نبود.
اطعام گیرندگان مهم است.
یکی از دلایل جدی اینکه اصل دیانت و ارتباط حداقلی با مظاهر دینداری و سنتها و مناسک مذهبی از فرهنگ ایران حذف شدنی نیست، همین اطعامگیرندگان هستند.
روز تاسوعا و عاشورا در نقاط مختلف شهر و حتی در مناطق بالای شهرها شاید بارها با این منظره روبرو بودهاید که در صف اخذ غذا کسانی ایستادهاند که ظاهرشان و حتی اتومبیلهاشان نشان می دهد برای سیر کردن شکم نیازی به این غذای نذری ندارند. اما در درونشان کسی گویا گفته است که این غذا می تواند بنام امام حسین باشد.
همین حس مهم است. و البته پایدار و ربطی به حکومت و جغرافیا و عملکرد این و آن ندارد.
من قبول دارم که برای کسانی این وجهه دینی کمرنگ است.
من قبول دارم در بعضس از اطعام های حسینی اسراف صورت می گیرد.
من میدانم که چشم و هم چشمی ها در اطعام ها جای مهمی دارد.
اما روز عاشورا و تاسوعا ایران ولوله است. این را که نمی شود انکار کرد. این ولوله، چه با اطعام های آن و چه با عزاداری های آن و چه با پرسه زدنهای کنار دسته ها و هیئت ها در هیچ شرایطی کم رنگ نشده است.
محور این همه اینها امام حسین است و امام حسین با هر تفسیری و تاریخی که برایش قائل باشیم، مرتبط با تاریخ دینی و شیعی و اسلامی است.
هیچ اجباری هم برای این رفتارها وجود ندارد و هرساله پر رنگتر میشود.
این تجربه قابل توجهی برای سایر اجبارهایی است که برای بردن زوری جامعه به بهشت طراحی می شود.
حسین بیاجبار پیوند جامعه و دیانت را نگه داشته است.