۲۸ اسفند ۱۴۰۰
خاطرات دوران اصلاحات (۵)یکشنبه ۲ /شهریور/۷۶
امروز اولین روز هفته دولت است. صبح زود به حرم امام رفتیم. صبحانه را در پاویون حرم خوردیم. حسن آقای خمینی هم آنجا بود و دستهجمعی با اتوبوس به حرم رفتیم. داخل ضریح امام برایم حس و حالی معنوی داشت.پیاده همه به دنبال آقای خاتمی بر سر مزار آیهالله طالقانی هم رفتیم. امروز همچنین به مناسبت هفته دولت،طبق سنت، اعضای هیئت دولت به دیدار رهبری رفتند.از طرف دفتر تلاش شدهبود فضای گرم و بامحبتی ایجاد شود. آقای خاتمی با رهبری بعد از استقرار ما آمدند. تاکید اصلی آیهالله خامنهای بر شعار قانونگرایی بود که گفتند شعار رئیسجمهور است.
چهارشنبه ۵ / شهریور / ۷۶
وحید از دفتر رهبری خبر از شیطنت پارهای افراد را در دفتر رهبری میداد و میگفت در دوران ریاستجمهوری آقایهاشمی تلاش كردیم بین دفتر ایشان و دفتر رهبری خط مستقیم برقرار كنیم اما نشد.(میخواست ارتباطات دو دفتر خوب باشد).
كرباسچی هم تلفنزد و گفت آقای نوری قصد دارد تاجزاده را معاون سیاسی خود كند اما نوری و خاتمی از او خواستهاند كه برای قرارگرفتن در این سمت، از سازمان مجاهدین انقلاب استعفا دهد.تاجزاده این شرط را قبول نكرده.كرباسچی با این حرف میخواست نرفتن تاجزاده به وزارت كشور را گردن آقای خاتمی بیندازد. آقای خاتمی با نوری، وزیر كشور، تماس گرفت و رفع منع كرد.
پنجشنبه ۶ / شهریور / ۷۶
آذری قمی تلفن زد و گفت در مورد مسائل اقتصادی پیشنهاداتی دارد كه مایل است آنها را با ما در میان بگذارد. آقا محمدی، از فعالان جناح راست، نیز نكاتی را درباره ریزش نیروها و لزوم جذب آنها مطرح كرد. با مسجدجامعی که معاون فرهنگی وزارت ارشاد شده تماسگرفتم و از او خواستم كه ارشاد بهطور منظم گزارشهایی محتوایی از كتابهای مهم داخلی تهیه و ارسال كند تا آقای خاتمی از جریانهای فرهنگی كشور بیاطلاع نماند.
شنبه ۸ / شهریور / ۷۶
امروز صبح آقای كروبی تلفن زد و به من هشدار داد كه نیروهای وزارت اطلاعات به شدت روی من حساس هستند؛آنها گمان میكنند كه عزل و نصب مدیران اطلاعات زیر سر من است.احساس خوبی ندارم. به رغم همه دشواریها و جوسازیها به خاتمی وفادار خواهم ماند. تصمیم گرفتم در مسایل مربوط به وزارت اطلاعات دخالتی نکنم.
به تك تك معاونین وزرای دولت سابق تلفنزدم و با آنها احوالپرسی كردم و گفتم كه اگر كاری داشتند یا جائی قصد فعالیت داشتند حتما با من تماس بگیرند.