۲۶ بهمن ۱۳۸۵
تعطیلی تأسف آور سایت بازتاب
تعطیلی سایت موفق بازتاب از چند جهت تأسف آور و یک حادثه ی مهم سیاسی تلقی میشود:
۱) سایت بازتاب در دوران نسبتاً کوتاه عمر خود از موفقترین رسانه های خبری فارسی شده بود. نه محدودیت سایتها و خبرگزاریهای رسمی را داشت و نه تند و تیزی و عناد خبرگزاریهای اپوزوسیون را. به همین دلیل مرجع خوبی برای دریافت خبر مستقل تلقی میشد. شاید همین موفقیت کم نظیر یکی از دلائل پنهان فشار مستمر جناحهای سیاسی بر بازتاب بود که به تعطیلی اش منجر شد.
۲) سایت بازتاب – جدای از پشتیبانی خاصی که از سوی محسن رضائی داشت – توسط جمعی از نیروهای انقلاب و دین باور اداره میشد. همین خصلت به آنان جرأت طرح مسائلی را میداد که دیگران نمی توانستند در آن حوزه ها وارد شوند. عدالت محوری و بازخواست از مسئولان کشور در آنچه که تخلف می پنداشتند، حتی اگر بخشی از آنها مطابق با واقع نبود، ویژگی انقلابی بازتاب بود. تصحیح خیلی از اشتباهات هم خصلت مردانه ای بود که بازتابی ها داشتند. تعطیلی بازتاب به نوعی تلنگر به نیروهای مخلص و غیر حزبی انقلاب هم به شمار می آید که حضور آنان در صحنه نباید همیشگی باشد و آنان هم در نظام سیاسی تاریخ مصرف دارند. افراد دست اندکار بازتاب نیز آدمهای ناشناخته ای نبودند. لااقل وزیر ارشاد فعلی که با آنها به عنوان مسئولان سایت بازتاب دیدار داشته آنان را میشناسد. چند بار افرادشان به دادگاه رفته اند و پاسخگو بوده اند. وقتی ناشناخته نیستند و مسئولیت پذیرند، نمیتوان آنان را برای طرح ساماندهی تعطیل کرد.
۳) تعطیلی بازتاب در زمانی انجام شد که شرایط کشور و مسائل بین المللی و به خصوص پرونده هسته ای در وضع حساسی قرار دارد. نخبگان نظرات متفاوتی دارند و تقریباً همه ی آنان نگرانند. یکی از جاهای مؤثری که میتوانست این دل نگرانی ها را مطرح کند، بازتاب بود.
۴) تعطیلی بازتاب وجهه ی قانونی هم نداشت. در اصل ۲۴ قانون اساسی نشریات و مطبوعات را در بیان مطالب آزاد میشمرد و در موارد استثنا رسماً نوشته که تفصیل آن را "قانون" معین میکند. در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی هم که ایران آن را پذیرفته در مورد محدودیت آزادی بیان نوشته که قانون تفصیل آن را مشخص میکند. قانون نیز به معنای خاص آن است که از مجرای پارلمان به عنوان مرکز قانون گزاری باید عبور کند. مصوبه ی هیأت دولت نمیتواند جای قانون بنشیند. حکم به موارد تخلف نیز وظیفه قوه ی قضائیه است و نه دولت. ضمن آنکه اصلاً در مورد رسانه جدید اینترنت و سایت قانون روشنی تصویب نشده است.
چه آنها که با خط مشی بازتاب موافقند و چه آنها که مخالفند، از کنار تعطیلی سایت بازتاب نباید بی تفاوت بگذرند؛ و نگذشته اند. ای کاش بازتابی ها برای حل مشکلاتشان باعجله نمی نوشتند که تعطیلی بازتاب مورد اسقبال اصلاح طلبان قرار گرفت. امیدوارم بازتاب بتواند بار دیگر در عرصه ی خبر و تحلیل کشور حضور یابد که جامعه ی ایرانی به خبر رسانی فعال از هر جناحی بیش از همیشه نیاز دارد.