۰۳ شهريور ۱۳۹۰
اسرائیل و سقوط دیکتاتورهای عرب
امسال روز قدس با سقوط متوالی رژیم های دیکتاتور عرب رنگ و بوی دیگری پیدا کرده است. شاید در ظاهر ارتباط ویژه ای بین سقوط این رژیم ها و مسئله قدس دیده نشود. واقعیت هم این است که تقریبا در همه کشورهای عربی که سقوط کرده اند و یا در شرف سقوط هستند دلیل اصلی سقوط آنان خفقان دردناک طولانی مدتی بوده است که مردم آن کشورها را عاصی کرده بود و نفس کشیدن در هوای تازه آزادی و دموکراسی را میخواستند تجربه کنند. در همه این کشورها مردم نقش اصلی را داشتند و مبارزه با دیکتاتور فصل مشترک همه آنها است. و طبیعی بود که در برابر خشم عمومی و نارضایتی عام مردم هیچ حکومتی تاب تحمل ندارد. اما در این میان با دو عامل میتوان پیوند این اتفاقات را با مسئله فلسطین جستجو کرد. اول اینکه ستم مستمر بر مردم فلسطین و مقاومت طولانی فلسطینیان با دست خالی در برابر اسرائیل الهام دهنده همه مردم عربی است که همیشه مسئله فلسطین مسئله اول آنها بوده است. وقتی مردم فلسطین نشان میدادند که حتی با انتفاضه سنگ در برابر قدرتمند ترین و پر پشتیبان ترین نظام جهانی میتوانند مقاومت کنند، مردم دیگر نقاط جهان عرب هم آرام آرام به شجاعت رو آوردند. یقینا اتفاقات یکساله گذشته در جهان عرب یک شبه به وجود نیامده است و ریشه در تاریخ دیکتاتور زده این کشورها دارد و مردم فلسطین حق سنگینی بر مردم جهان عرب دارند که هم مظلومیت آنان و هم شجاعت و مقاومت آنان درس آموز بوده است. نکته دوم این است که سقوط دومینو وار این رژیم ها که تا کنون آخرینش لیبی بوده است، بیشترین آسیب را به اسرائیل وارد کرده است و اسرائیل را بیش از هر زمانی آسیب پذیر کرده است. زیرا اسرائیل در مجموع با قدرتها و رهبران عرب با کمک آمریکا به یک توافق ضمنی رسیده بود که وارد حوزه برخورد جدی با اسرائیل نشوند و امنیت اسرائیل را خدشه دار نکنند. این در حالی بود که خود اسرائیل میدانست این موضع رهبران عرب مورد انتقاد و خشم عمومی مردم جهان عرب است. با این سقوط ها و به خاطر اصلاحاتی که همه رهبران جهان عرب در این شرایط به آن فکر میکنند، البته آن توافقهای ضمنی نیز درهم ریخته خواهد شد. مهمترین آنها سقوط مبارک، دیکتاتور مصر بود. مبارک محور هماهنگی های غرب با دنیای عرب برای حمایت از امنیت اسرائیل بود.از زمان سقوط مبارک، اسرائیل بزرگترین مرزش را متزلزل می بیند. مردم در انقلاب مصر، علاوه بر ناراحتی شدید از دیکتاتوری مبارک، از اینکه سنگر حمایت از امنیت مصر بودند به شدت در رنج بودند. بیشترین تظاهرات خودجوش واقعی در مصر علیه اسرائیل شکل میگرفت. در جریان اخیر برای اولین بار بود که به خاطر کشته شدن دو سرباز مصری اسرائیل عذرخواهی کرد ولی مورد قبول مردم واقع نشد و به سفارت اسرائیل حمله کردند. گذرگاه نفس کشیدن مردم فلسطین باز شد. بعد از پیروزی مردم مصر، به هر بهانه ای تظاهرات و مقابله جدی با اسرائیل در دستور کار مردمی قرار دارد که این بار با حمایت نسبی دولت هم همراه است. از سوی دیگر سوریه اگر چه جزء بلوک مخالفان اسرائیل بود، اما امنیت سوریه و قدرت سوریه در لبنان تضمینی برای اسرائیل بود که با یک روال منطقی نه جنگ ونه صلح احساس نا امنی نکند. اوضاع به ریخته سوریه که احتمال سقوط قدرت و یا حد اقل آشفتگی طولانی مدت در آن حتمی است مرزهای دیگر اسرائیل را هم نا امن میکند. حتی اگر در سوریه رژیم طرفدار اسرائیل هم سر کار بیاید، باز هم به دلیل عدم تسلط بر لبنان و حزب الله ووجود قدرتهای منطقه ای مثل ایران، باز هم شرایط به مراتب سخت تر از وضع فعلی برای اسرائیل خواهد بود. بنا بر این نگاه ، امسال در آستانه روز جهانی قدس اگر چه اسم اسرائیل و جنایتهایش کمتر در تیتر اخبار قرار دارد اما در واقع سخت ترین سال و بد ترین شرایط را دولت اشغالگر فلسطین میگذراند.