۲۹ خرداد ۱۳۹۲
گل پشت گل.
پیروزی، پشت پیروزی. جمعه مردم ایران گل زدند. چه گل زیبا و تعیین کننده ای. گل های کاغذی. رایی دادند که قبل از هر چیز لبخند را بر لب خودشان و همه ایران دوستان جهانی ایران نشاندند. وقتی پیروزی شان را دیدند، به خیابان ها ریختند و شادی کردند و تا دم دمای صبح افسردگی چند ساله را ریختند کف خیابان ها. هنوز این شیرینی پایان نیافته بود که دیروز گل دوم شادی آفرین فوتبالیست ها به دروازه کره نشست و دوباره شادی در خون ملت دور تازه ای گرفت. شیرین تر از گل های زیبای انتخاباتی و فوتبالی، شادی یک ملت است که در پی این گل ها در خون همه ملت، جاری میشود. من نه جامعه شناسم و نه روان شناس. شاید هم فقط تصادف باشد. اما به گمانم وقتی جامعه شاد باشد، می تواند به همه عناصر اجتماعی شادی و روحیه تزریق کند. ماه های اول انتخاب آقای خاتمی و بعد خلق حماسه مردم ایران در دوم خرداد، گل شیرین صعود به جام جهانی به دروازه استرالیا وارد شد. آن شب اولین اجتماع خودجوش فوتبالی بود. عصر همان روز هیئت دولت بود. هریک از وزرا که وارد دولت می شدند، بخشی از شادمانی عمومی را تعریف میکردند. وزیر دفاع وقت با دهان کشیده تری وارد شد. با تاخیر و البته با کمی شرم و حیا گفت، جلو اتومیبل من را گرفته اند و دست می زدند که شم خانی باید برقصد. اساسا این که مردم حس کنند ظرفیت داخلی برای بیرون ریختن شادی دارند، بسیار نعمت آرامش آفرین است. گل دیروز هم که بار دیگر که صعودمان به جام جهانی را هدیه کرد، بعد از پیروزی غیر مترقبه آقای دکتر روحانی بود. در ۲۴ خرداد امسال مردم فقط یک انتخاب نکردند. حماسه آفریدند. بعد از این سالهای کم خنده و پر اخم، یک انتخاب غیر قابل باور انجام دادند. همه را غافلگیر کردمد. دکتر روحانی نماد تغییر، تفاوت، و انتخاب خود مردم شد. و به همین دلیل لبخندی بر دل ها و لب ها جاری کرد که در همه عناصر وجودی جامعه پیش رفت. وقتی پس از این گل ملی، دیروز بازیکنان قهرمان ایرانی گل صعود به جام جهانی را زدند، بار دیگر به خاطر روزهای پر انبساط و شیرینی که داشتند، دوباره جاری شدند کف خیابان ها. این شادی ها اگر چه حق طبیعی هر مردمی است، اما در ایران این روزها فراتر از شادی عادی است، یک دنیا معنا و محتواست. این گل باران برمردم گل آفرین ایران مبارک باشد