۱۱ ارديبهشت ۱۳۸۵
ساختار شخصيت صابری
كيومرث صابری را ملت ايران به نام "گل آقا" می شناسند. واقعاً هم گل بود و هم آقا. از بهترين دوستانی بود كه در زندگی داشتم.
از وقتی هفته نامه ی گل آقا را منتشر می كرد، شب های جمعه ی اول ماه رمضان را افطاری می داد. تركيب جمعيت حاضر در آن جلسه بيشتر شبيه يک معجزه بود كه جز در سايه ی شخصيت صابری، امكان جمع شدن چنين جمع متفاوت و متضادی در زير هيچ سقفی وجود نداشت.
براي اين كه دليل اين فراگيری شخصيت او را دريابيم لازم است به چند نكته توجه كنيم:
۱. صابری قبل از انقلاب معلم بود. در دوران معلمی در تهران بنا به روايت خودش به همه جا سر زده بود. عمق و درون جامعه را شناخته بود. جوانی كرده بود و ابايی هم نداشت كه از اين سير طبيعی زندگی اش ياد كند و حتی از آينده ی خيلی از جوان هايی كه در دوران اوليه پس از انقلاب جوانی نكرده بودند نگران باشد.
۲. صابری با آشنايی با جريانات مبارز و درگير با حكومت شاه و به خصوص با بخشی از روحانيون و مذهبی های اهل مبارزه ارتباط داشت. بيشترين آشنايی او با مرحوم شهيد رجايی بود كه همكار بودند. هر دو معلم.آشنايي او با جريان مذهبی و اصيل قبل از انقلاب نقطه ی عطفی بود كه شخصيت او را تكميل می كرد.
۳. پس از پيروزی انقلاب، به دليل آشنايی قبلی با مرحوم رجايی در سيستم حكومتی وارد شد. مشاور رجايی بود. بعد از شهادت رجايی نيز همين سمت مشاورت را در دوران رياست جمهوری آيت الله خامنه ای حفظ كرد. انديشه ی والا، انضباط فكری، انصاف كم نظير و قلم و زبان شيوا و پر لطافت او باعث می شد كه مشاور پركاری براي هر دو رييس جمهور باشد و طبعاً در جريان بسياری از حوادث پشت پرده و مشكلات كشور قرار گيرد. اين ورود جدی در سياست و آشنايی با واقعيت قدرت و شناخت روحيه و درون افراد سياستگزار بعد از انقلاب بخش ديگری از شخصيت تكامل يافته ی صابری بود.
صابری وقتی طنز رسمی بعد از انقلاب خود را در روزنامه ی اطلاعات آغاز كرد كه اين مراحل را در زندگی پشت سر گذاشته بود؛ و وقتی مجله ی گل آقا را منتشر كرد كه قلم طنزپرداز او مورد پذيرش جامعه و حكومت قرار داشت.
اين سرمايه ی صابری بود كه راه طنز سياسی را در ايران با روايت و انصاف و واقع بينی باز كرد. به همين دليل است كه صابری حق بزرگی بر گردن طنز بعد از انقلاب دارد و خواهد داشت. شايد خيلی از طنزپردازان بعد ها با جسارت بيشتری نوشتند و مكاتب ديگری را آوردند و حتی با صابری مخالفت كردند اما خود آنان نيز اگر اندكی انصاف داشته باشند نمی توانند نقش اصلی صابری را برای هموار كردن مسير طنز سياسی بعد از انقلاب را ناديده بگيرند.
گرچه بعد از دو سال هنوز نمی توانم باور كنم صابری نيست و صدای شليك خنده ويژه ای كه مال او بود، هنوز در گوشم هست ولی تقديرات را بايد پذيرفت. روحش شاد. به همسرش و فرزندش و بازماندگانش تسليت می گويم.