۱۶ فروردين ۱۳۹۷
موانع واقعی استفاده از کالاهای داخلیموانع واقعی استفاده از کالاهای داخلی
استفاده از کالاهای ایرانی آرزوی دیرینی است که همیشه در تاریخ ایران خواست دلسوزان ومصلحان و ایران دوستان بوده است.غرور ایرانی ها هم حد اقل در حد سخن، پشتوانه ای برای استقبال از این اندیشه بوده است.
امسال که رهبر معظم انقلاب نام حمایت از کالای ایرانی را برگزیده اند، تبلیغات و گفت وشنود های رسمی در این مورد بیشتر شده است.
اگر واقعا قرار باشد این شعار ملی گرایانه تا حدودی تحقق پیدا کند، باید جدای از شعارها، زمینه ها و زیر ساخت های تحقق آن فراهم شود. وظیفه مسئولان این نیست که در رقابت با یکدیگر بیشتر شعار دهند و نظرات رهبری را تکرار کنند.
برای تحقق این هدف توجه به این سه نکته سخت ضروری است:
۱- معروفترین آنها کیفیت نداشتن بعضی از کالاهای ایرانی است که همه به آن پرداخته اند و نوشتن بیشتر تکرار مکررات است. وقتی یک مقام مسئول مثلا پراید را ارابه مرگ می نامد، نمی توان توقع داشت که افرادی که می توانند ماشین دیگری داشته باشند به سراغ پراید بروند. غیر متمکنین هم که چاره ای ندارند، اهانت استفاده از ارابه مرگ را برای داشتن اتومبیل به اجبار تحمل می کنند.
۲- ناباوری به توان ملی هم یک امر فرهنگی است . وقتی تولید کنندگان بسیاری از کالای خوب ایرانی هم، برای فروش مارک خارجی بر آن نصب می کنند ، نشانه فرو ریختگی فرهنگی است. ریشه این رفتار را باید در ناباوری به خود و یا دلخوری ها از حاکمیت که مرز نمی شناسد پیگیری کرد. در یک فرهنگ خود باور، فروش جنس داخلی با مارک خارجی فاجعه است. در این مورد نقش فرهنگ آفرینان مستقل و ملی خیلی موثر است که معمولا به دلایل جانبی آنان هم وارد این نوع فرهنگ سازی ها نمی شوند.
۳- مهمترین مانع استفاده از کالای داخلی فساد گسترده در مدیریت کشور است. از وقتی که رقم های میلیاردی اختلاس ها انجام شد و قبح دست اندازی ها به بیت المال ریخت و فسادهای مالی سکه رایج و امری نهادینه شد، نه تنها در بیشتر موارد مشوقی برای حمایت از کالاهای داخلی باقی نماند ، بلکه ایجاد مانع برای تولیدات داخلی طبیعی شد. پورسانت های رسمی و غیر رسمی که داخل چرخه مدیریت در سطوح مختلف از سوی فروشندگان خارجی عرضه می شود، انگیزه حمایت از کالاها و تولیدات داخلی را ازبین برده است.
برای تحقق شعار ملی باید بستر ان فراهم شود.