۱۵ فروردين ۱۳۸۶
دید و بازدیدهای سیاسی
روز چهارده فروردین، که همه نوع تعطیلات پایان می یابد، روز دید و بازدید عید است. من دیدن آقای خاتمی و کروبی و عبد الله نوری رفتم. خیلی از دوستان بودند. بعضی ها را هم میدیدم که قبل یا بعد از این دیدارها می خواستند به دیدن آقای هاشمی رفسنجانی بروند و یا رفته بودند. دوستان در مناسبت سال نو معمولاً به دیدن آقای موسوی خوئینی هم می روند که من پریشب ایشان را دیده بودم. دیدار آقای خاتمی خیلی شلوغ بود. فرصت حرف زدن با دیگران نبود. فقط یکی از مقامات سابق مذاکره کننده ی هسته ای را دیدم؛ کمی با او و محسن امین زاده که خودش یک پا هسته ای شده گپ زدیم و طبعاً ابراز نگرانی. در دیدار آقای کروبی هم مثل بقیه ی محافل سیاسی بحث اتمی بود. بر و بچه های مشارکت هم آن جا بودند. موقع رفتن شوخی کردم و گفتم مشارکت، اعتماد ملی، پیوندتان مبارک. آقای کروبی لبخندی زد و گفت شیطنت نکن. از آقای حق شناس شنیدم که آقای کسری نوری سردبیر روزنامه ی اعتماد ملی استعفاء داده چون نمی توانسته روزنامه ی حزبی را اداره کند؛ آقای شکوری جانشین او شده است. منزل آقای نوری هم گعده نوروزی شد. آقای نوری می گفت صبح با لباس غیر آخوندی رفته بوده از میدان تره بار میوه بخرد که یک نفر از مخالفان دو آتیشه ی فکری اش او را دیده و شناخته و متلک گفته که یعنی ببین به چه روزی افتاده ای! آقای نوری هم به او گفته بود اتفاقاً این جوری تازه می توان لذت زندگی کردن را چشید! موضوع قطعنامه و سیاست خارجی و ادعای گم شدن یک آمریکائی در ایران و اثرات این حرف ها و این کارها هم از مسائل دیگر گعده های نوروزی سیاسیون بود. آقای خاتمی خیلی گذرا گفت که سفرش به مصر فوق العاده بوده است. باید در یک فرصتی تفصیلش را بشنوم؛ ولی حیف که خبر آن در داخل ایران منتشر نمی شود.
در میان دیدار کنندگان با آقای خاتمی خانم سارا شریعتی را دیدم. گفت به همراه خانواده ی دکتر سامی که از دوستان دکتر شریعتی بوده و ۱۹ سال پیش در مطبش کشته شده، آمده تا عقد دختر دکتر سامی اجرا شود. وقتی من و آقای خاتمی خواستیم عقد بخوانیم خانم دکتر سامی عکس او را روی میز گذاشت و گفت صبح امروز به مزارش رفته و از دکتر هم اجازه ی عقد دخترش را گرفته است. با این جمله دختر دوم دکتر سامی به گریه افتاد. خدا رحمت کند دکتر سامی را. در کابینه ی مرحوم مهندس بازرگان وزیر بود. چند نفر به مطبش ریختند و او را کشتند. بعد از مراسم عقد از خانم سامی در مورد بعضی شایعات که در مورد قتل مرحوم سامی بود پرس و جو کردم و او هم توضیحاتی داد. تاکنون جواب درستی نگرفته است.
عید بود و دید و بازدید سیاسی!