۲۱ خرداد ۱۴۰۱
خاطرات دوران اصلاحات (۱۷)چهارشنبه ۲۱ / آبان / ۷۶
رئیسی، رئیس سازمان بازرسی و از چهرههای معروف مدرسه حقانی، به دیدارم آمد. دوستان، او را ………. او در این دیدار میگفت ما هم در انتخابات ریاست جمهوری اشتباه كردیم، هم در قضیه شهرداری. دستگیری شهرداران ضرورتی نداشت چون نتیجهاش یا لجنمال شدن مسؤولان اجرایی است یا لجنمال شدن قضات كه هر دو به ضرر نظام است. مقام رهبری، فرستادن افراد به زندان انفرادی را شكنجه دانستهاند با این حال بعضی از شهرداران بیش از ۸۰ روز در سلول انفرادی بودهاند. كسانی كه این كارها را میكنند حتی به حرفهای رهبری هم توجه ندارند. رئیسی ادامه داد كه بچههای مدرسه حقانی هم از …… دل خوشی ندارند و یك بار كه ….. به جلسه آنها رفته اصلا مورد استقبال قرار نگرفته است. به نظر او ………. رئیسی در تحلیل آرایش نیروهای سیاسی جامعه گفت كه جریان متحجر و جریان روشنفكری خبیث در حال نزدیك شدن به هم هستند.
پنجشنبه ۲۲ / آبان / ۷۶
وزارت اطلاعات به ما گزارش داد: دیروز آیتالله منتظری در پایان درس خارج فقه سخنان مهم و تندی درباره امر به معروف و نهی از منكر و مرجعیت شیعه گفته است: «امر به معروف و نهی از منكر یكی از وظایف مهم اسلامی است... انسان باید به اندازه قدرت خود از اسلام، از دین، از حق، از مظلوم دفاع كند نه اینكه خفقان بگیرد و هیچ نگوید... یكی از چیزهایی كه واقعا در این زمان ما مظلوم واقع شد ـ از همه چیز مظلومتر ـ و مورد هجمه قرار گرفت اصل مرجعیت شیعه است. مرجعیت شیعه یك پایگاه مهم شیعه بود. قدرتی بود كه انگلستان و همه دشمنان رویش حساب میكردند. ما مرجعیت شیعه را روی اغراض سیاسی مبتذل كردیم، بچهگانه كردیم. چهار تا بچه هم در این مسائل همیشه اظهار نظر میكنند... یكی از حرفهایی كه ما از اول میگفتیم این بود كه سیاست جزء دین است... اما نه اینكه احكام دین را فدای سیاستهای غلط خودمان بكنیم و همه ساكت بمانند؛ این گناه است...».
شنبه ۲۴ / آبان / ۷۶
بعد از ظهر جمعه، ۲۳ / آبان / ۷۶، مجددا آقای منتظری به مناسبت میلاد حضرت علی(ع) در حسینیه شهدا سخنرانی كرده و صریحا رهبری را مورد نقد قرار داده است. ظاهرا ۷۰۰ نفر از طلاب و سایر اقشار مردم در این سخنرانی حاضر بودهاند: «حزبالله اینها نیستند كه یك عده تحریكشان میكنند، یك شعار عوضی هم به ایشان میدهند... یك هیاهو راه میاندازند و بعد هم غیب میشوند... امر به معروف و نهی از منكر را ترك نكنید، اگر ترك كنید... و هر كس برود سراغ كار خودش... از این صحنه خالی بَدان سوء استفاده میكنند؛ پستها، مقامها، تشكیلات، امتیازات دست بَدان میافتد.. حكم چماقی دیگر توی این دنیا پیش نمیرود... توی این دنیا... حكومت دست ملت است. ما كه گفتهایم جمهوری اسلامی، جمهور باید خودشان كشور را اداره كنند، جمهور بایستی متشكل شوند... باید تشكیلات داشته باشند... باید روزنامه داشته باشند، رادیو و تلویزیون در اختیارشان باشد... رادیو و تلویزیون فقط مال آن چهار نفر نیست كه بالا مینشینند و دستور میدهند... اینكه دو نفر سه نفر بنشینند برای كشور تصمیم بگیرند توی دنیای فعلی پیش نمیرود... جمهوری یعنی حكومت مردم... اما در قانون اساسی ما یك ولایت فقیه هم هست... اما معنایش این نیست كه ولی فقیه یعنی همه كاره... ولی فقیه یعنی مجتهد عادل اعلم. این اعلمیت در روایات هست. این شخص بیاید سركار به این معنی كه نظارت داشته باشد بر كار دولت، نه اینكه یك تشكیلات جدایی راه بیندازد... در ولایت فقیه از تشكیلات سلطنتی و مسافرتهای میلیاردی خبری نیست... آقایان تا چیزی میشود به من میگویند ضد ولایت فقیه. خدا بابات را بیامرزد اصلا ولایت فقیه را ما گفتیم، ما علم كردیم... چهار تا بچه كه اصلا وقتی كه ما بودیم و این كارها را میكردیم هنوز نطفه شان منعقد نشده بود، حالا راه میافتند میگویند ضد ولایت فقیه، خجالت بكشید... ولایت فقیه مثل ولایت امیرالمؤمنین است، نظارت بر كشور داشته باشد، نظارت بر احزاب داشته باشد، نظارت بر دولت داشته باشد اما نه اینكه دخالت كند... من یكی از اشكالاتم به این آقای رئیس جمهور، آقای خاتمی، این است، من پیغام هم دادهام نمیدانم به او گفتهاند یا نه... برایش پیام دادهام كه اینجوری كه تو پیش میروی نمیتوانی كار بكنی.
یک نفر رئیس دولت، اگر وزرایش، اگر استاندارش، اینها با او هماهنگ نباشند، یک قدم نمیتواند بردارد. پیغام دادم من اگر جای تو بودم میرفتم پیش رهبر میگفتم ……. شما احترامت محفوظ، ۲۲ میلیون به من رأی دادهاند و از من انتظارات دارند و اگر بنا بشود... افرادی را به من تحمیل بکنند... من استعفا میدهم و به مردم میگویم ایها الناس میخواهند توی کار من دخالت کنند... من به این آقای دری هم که حالا وزیر اطلاعات شده... پیغام دادهام که آقای دری! مشکل وزارت اطلاعات فقط وزیرش نبود اصلا بافتش خراب است... اگر بنا باشد همان معاونها و همان کادر باشند و جناب عالی فقط ماشین امضا باشید... کلاهت پس معرکه است. آنی که مردم از تو میخواهند این است که اصلا بافت را عوض کنید و اطلاعاتی بوجود آورید که با مردم هماهنگ باشد، نه یک آدمهای نادان... آدمهایی که میخواهند برای افراد پرونده درست کنند... بنابراین، آقای رئیس جمهور به عقیده من قاعدهاش این بود که یک خورده محکمتر بود، مقام رهبری هم بایستی که حساب رهبریاش را میکرد.….. (بقیه سخنرانی خطاب به آیه الله خامنه ای بود)
مطابق اخباری که رسیده آقای منتظری سخنانش را با عصبانیت ایراد میکرده. ایشان نامه به رهبری، متن روایاتی که درباره لزوم اعلمیت ولی فقیه است، و متن مشروح مذاکرات بازنگری قانون اساسی را همراه داشته و با عصبانیت این متون را به این سو و آن سو پرتاب میکرده و به مردم میگفته: اینها را بخوانید. یکی از اطرافیان آقای منتظری میگفت سخنرانی امروز آقای منتظری عین سخنرانی امام خمینی در پانزدهم خرداد سال ۴۲ بود و حتی تندتر از آن. ظاهرا آقای آذری قمی هم برای نماز مغرب و عشاء به حسینیه شهدا آمده و وقتی در جریان سخنان آقای منتظری قرار گرفته، از شجاعت ایشان تجلیل کرده است. فکر میکنم این سخنرانی صریح اللهجه وتند مشکلاتی به بار آورد.
امروز درباره کمک به مؤسسات مربوط به امام موسی صدر با آقای خاتمی گفتوگو کردم و به ایشان اطلاع دادم که از زمان حیات امام خمینی متناوبا به این مؤسسات کمک میشده. بعلاوه امام سالانه مبالغی هم برای پروین خانم، همسر امام موسی صدر، میفرستادهاند. آقای هاشمی سالانه 250 هزار دلار به مؤسسات کمک میکردهاند. از آقای خاتمی پرسیدم که ایشان در این زمینه چه برنامهای دارند. رئیس جمهور معتقدند که این قبیل حمایتها ضابطه میخواهد و لازم است پس از تعیین ضوابط، پیشنهادات ارائه و بررسی شود.
آقای نوری چند روزی است پیگیر حکم محسن هاشمی برای متروی تهران است. استدلال می کند که باید اطرافیان آقای هاشمی را در دولت بیشتر جا داد.آقای نوری خیلی هوای آقای هاشمی را دارد و این با مذاق دوستان ما جور نیست.