۲۸ دی ۱۳۸۷
از رادیو بیبیسی تا تلویزیون بیبیسی
افتتاح تلویزیون فارسیزبان بیبیسی در عرصه رسانهای کشور برای موافقان و مخالفان یک “اتفاق” تلقی شده است. قبل از تلویزیون، رادیو بیبیسی در دورانهای مختلف تاریخی در عرصه سیاسی ایران نقش مهمی بازی کرده است. شاید مهمترین آنها در موقع وقوع انقلاب اسلامی بود. آن روزها رادیو بیبیسی در اجتماعات انقلابیون مورد توجه و اقبال بود. در خاطرات علم دل نگرانی و گلایهمندی شاه از رادیو بیبیسی را از سالها قبل از انقلاب میتوان رصد کرد. بعد از انقلاب و بهخصوص تا فراگیر نشدن ماهواره باز هم رادیو بیبیسی مخاطب فراوانی در سطوح مختلف جامعه داشت. پیرمردترها که خاطراتی از همه کاره بودن انگلیس داشتند، رادیو بیبیسی را لندن مینامیدند. خدا رحمت کند آیهالله توسلی را، معمولا وقتی تحلیل میکرد و خبر میداد لابهلای حرفهایش میگفت لندن دیشب گفته است. منظورش رادیو بیبیسی بود. با ظهور ماهواره و اینترنت که دو رسانهی رقیب جدی رادیو بودند، رادیو بیبیسی هم مثل سایر رادیوها نقش مهم خود را از دست داد. تلویزیونهای فارسیزبان اپوزوسیون که با آسان و کمهزینه شدن پخش برنامههای ماهوارهای، فراوان شده بودند در عرصه سیاسی نتوانستند جایگاه جدی بهدست آورند. آنها البته بیشتر مخاطبان خود را برای دیدن و شنیدن عرصههای هنری برگزیدند و از سیاست کمکم دوری جستند. در این میان البته تلویزیون فارسی زبان صدای آمریکا، با سرمایهگذاری دولتی، نگاه سیاسی به حوادث ایران داشت و علاوه بر اخبار، مسائل داخلی و ایرانی را پیگیری و در مورد آنها تحلیل ارائه میکرد. اما علیرغم وسعت بیننده و بهدست آوردن مخاطبان نسبتا فراوان در آغاز کار، نتوانست مخاطبان خود را حفظ کند. لحن جانبدارانه از دولت آمریکا خیلی آن رسانه را از بیطرفی درآورده بود. اگر کسی به رهبران آمریکا انتقاد داشت، گویندگان و برنامهگردانان ایرانی خیلی بیشتر از مجریان تلویزیونهای آمریکائی رسمی مثل فاکسنیوز از انتقاد به رهبران آمریکا برآشفته میشدند. تفاوت اصلی لحن رادیو بیبیسی با صدای آمریکا تفاوت سیاست قدیمی انگلیس و آمریکا بود. انگلیسیها همیشه در سیاست به منافع درازمدتتر خود فکر میکردند و روش انگلیسی به روش همراه با مدارا معروف بود ولی آمریکائيها برعکس به منافع کوتاهمدتتر خود میاندیشیدند و معمولا هم آن را کمتر بهدست میآوردند. ادبیات رادیو بیبیسی معمولا ادبیات همراه با احترام بود و خبرهای آن نسبتا با دقت بیشتری انتخاب میشد و به همین دلیل حتی با ظهور ماهواره و تلویزیون صدای آمریکا باز هم نقش اطلاعرسانی مهمی را ایفا میکرد . دو سال پیش وقتی مسئولان بیبیسی اعلام کردند که در فکر راهاندازی تلویزیون فارسیزبان هستند، میشد فهمید که لندنیها میخواهند همچنان خبررسان اول خارجی باشند. طبعا لابد با همان ادبیات آرام و مودب نظرات خود را القا کنند و مهمتر اینکه بر اساس شنیدهها، خبرنگاران جوان حرفهای ایرانی از داخل ایران برگزیده شده بودندکه بتوانند جامعه امروزی ایران را درک کنند. تا قبل از این معمولا رسانههای خارجی توسط میانسالان و پیرمردانی اداره میشدند که تفکرات دوران پادشاهی در آنها رسوخ کرده بود و دلنگرانی اصلیشان بازگرداندن تاج و تخت پادشاهی به ایران بود. مشکل اساسی گردانندگان تلویزیون بیبیسی در نداشتن خبرنگار در ایران خواهد بود. پوشش دادن به حوادث و مسائل ایران، بدون حضور دوربین بیبیسی در ایران، حتما در مقایسه با تلویزیون بیبیسی عربی که خبرنگاران آن در همه حوادث و در همه کشورهای عربی حضور فعال دارند میتواند نقش آنان را محدود نماید. در هر حال جهان کنونی، جهان رسانههاست که هر کس مخاطب بیشتری داشته باشد تاثیرگذارتر خواهد بود.