۰۹ دی ۱۳۸۶
خانم بوتو و آینده نگران کننده ی پاکستان
ترور خانم بوتو واقعاً تأسف و تأثر جهان را برانگیخت. من اولین بار ایشان را در سفری که در سالهای پایانی دهه ۶۰ به اتفاق آقای کروبی که آن روزها رئیس مجلس بود و به پاکستان رفته بودیم، دیدم. آن روزها هم رهبر مخالفان بود. شب در مهمانی رسمی شام با مادر خانم بوتو سر یک میز نشسته بودیم. من معاون وزیر ارشاد بودم. مادر بینظیر که همسرش را هم اعدام کرده بودند، خیلی سلیس فارسی حرف میزد. از خانوادههای قدیم نصرآباد اصفهان است. خاطرات خانم بینظیر را هم هفت هشت سال پیش خواندم. کتاب قشنگی است. نشان میدهد شخصیت فوقالعادهای دارد؛ هم درس خوانده بود و هم سیاستمدار و هم مورد احترام مردم پاکستان. از پدرش که نخست وزیر بود و با کودتای ضیاءالحق سرنگون و سپس اعدام شد، در میان مردم پاکستان محبوبتر بود. طرفدارانش هم سنی بودند و هم شیعه. اصلیترین بخش شخصیت خانم بوتو روح تسامح و مدارا بود که پاکستان به این روح خیلی نیاز داشت. اگر میتوانست در انتخاباتی که قرار بود هفته آینده برگزار شود شرکت کند، پاکستان را میتوانست از فشار نظامیان و خشونت تروریسم طالبانی نجات بخشد. نظامیان حاکم و تروریستهای القاعدهای او را که یک چهره معتدل و ضد خشونت بود، نمیخواستند. همکاری مشترک آنها دلیل ترور خانم بوتو بود. سیاست دنیای بیرحم و تلخی است. وقتی خانم بوتو ترور شد، بلافاصله همه میپرسیدند که جانشین او کیست؟ سرنوشت خوب او چه میشود؟ آیا انتخابات به وقت برگزار میشود یا خیر؟ دیگر هیچ کس از فضایل شخصی و ناراحتی خانوادهاش حرف نمیزد. پاکستان پس از ترور خانم بوتو روزهای سختی را خواهد گذراند. اگر نظامیان حاکم القاعده را مقصر اعلام کنند، حتماً دنیا به پاکستان اتمی شدهای که تروریست ها این قدر در آن قدرت داشته باشند اعتماد نخواهد کرد و اگر معلوم شود نظامیان خود دست اندر کار بودهاند، نهاد دموکراسی نهادینه شدهی پاکستان از هم پاشیده اعلام خواهد شد. خانم بوتو برای منطقه ما یک وزنه غیر قابل انکار بود.