۱۵ آبان ۱۳۸۷
انتشار در: اعتماد ملی
بیانیه حزب اعتماد ملی علیه من
با توجه به آنکه در روزهای اخیر مطالبی در برخی رسانههای کشور در رابطه با فعالیتها و سوابق دبیر کل محترم حزب اعتماد ملی در سالهای دهه شصت و دوران اصلاحات منتشر شده، ضرورت طرح نکاتی را در این خصوص اجتناب ناپذیر ساخته است.
همانطور که مستحضرید جناب آقای حجت الاسلام سید محمد علی ابطحی از اعضای مجمع روحانیون مبارز در وبلاگ شخصی خود، همواره به طرح موضوعات و مسائل مختلفی میپردازد که قابل تقدیر است. لکن مدتی است در رابطه با آیت الله کروبی بحثهای مختلفی مطرح نمودهاند که انگیزه آن از انتشار چنین مطالبی آن هم در شرایط حساس موجود روشن نیست؟
جناب آقای ابطحی در یادداشتی با عنوان « تبار شناسی سیاسی کروبی» در تاریخهای اول آبان و سیام مهر سال جاری ضمن تمجید از شخصیت و سوابق دبیر کل حزب اعتماد ملی، به نظر میرسد آگاهانه یا ناآگاهانه سعی در القای مطلب و یا مفاهیمی خاص به مخاطبان خویش داشته است.
به عنوان نمونه در این رابطه به طرح ۳ موضوع بسنده میکنیم و نکاتی را جهت تنویر افکار عمومی و روشن شدن فضایی شفاف برای قضاوت یادآور میشویم.
متأسفانه در مطلب اول و در رابطه با آیت الله منتظری و نامهای با امضای آقایان کروبی، امامی جماران و سید حمید روحانی خطاب به آیت الله منتظری در سال ۶۶؛ در یادداشت جناب آقای ابطحی آمده است:
«کروبی همیشه از پرچمداران و پیشتازان مخالفان سیاسی و جناحی خود بود و آنان را به دلیل اعتقاد این که با امام خمینی یا مخالف بودند و یا کم اطاعت، طرد و عرصه را بر آنها تنگ میکرد. حتی وقتی در درون جبههی چپ و همراهان و یاران امام نیز قرار بود حذف و طردی صورت گیرد، باز هم کروبی جلوتر از دیگران قرار داشت. اوج این پیشتازی را در نگارش نامه تاریخی کروبی، امام جمارانی و سید حمید روحانی به آیت الله منتظری که آن روزها نفر دوم نظام بود میتوان رد یابی کرد. آن نامه اولین اعتراض علنی به آقای منتظری بود که سلسله رفتارهای بعدی تا عزل آیت الله منتظری از قائم مقام رهبری ادامه داشت.»
به نظر میرسد که در این یادداشت نویسنده تلاش نموده که ذهن مخاطب را به تصویری خاص از آن واقعه رهنمون سازد و مطلب به گونهای مجسم شود که از ابتدا برنامهای برای حذف و طرد ایشان بوده است به نحوی که شروع چنین برنامهای با نامه سه نفری کلید خورده است.
جهت اطلاع نویسنده و خوانندگان محترم یادآور میشود در آن مقطع نه آیت الله منتظری و نه هیچ یک از این سه نفر و نه هیچ یک از مسئولین و هواداران و مخالفان انقلاب از همه جریانها نسبت به روند حوادث بعدی کشور نه واقف بوده و نه مطلع و نه با کس خاصی در این خصوص مشورت شده بود. اساساً موضوع نوشتن چنین نامهای از آنجا آغاز شد که از مدتها پیش از سوی آیت الله منتظری چه در جلسات و یا در نامهها موضوعات و گاه مشاجراتی به وجود میآمد که به طور اجمالی در آن مقطع در کشور منتشر شد.
در همان ایام تلاش شد تا از طریق مذاکرات و مکاتبات با شخصیتهای مختلف و مسئولین از جناحهای مختلف که دلسوز ایشان بودند مسایل حل شود لیکن وقتی این تلاشها نتیجهای در بر نداشت، منجر به نوشتن این نامه شد، که این نامه بر مبنای اعتقاد شخصی و کاملاً محرمانه و از سر دلسوزی بوده است و با هیچ شخص خاصی در این رابطه مشورتی صورت نگرفت؛ و حتی در زمان نوشتن نامه بعضی از دوستان از جمله جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین آقای امامی جماران از اعضای فعلی مجمع روحانیون مبارز مطرح نمودند مبادا امام از طرح چنین مطالبی ناراحت شوند. بنابراین حداقل نویسندگان نامه هیچ اطلاعی از تحولات بعدی نداشتند و اساساً به ذهنشان خطور نمیکرد، چنین اتفاقاتی روی دهد؛ تا جایی که در آن مقطع از تبعات آن نامهنگاری نیز نگران بودند لیکن بر مبنای عقیده عمل کردند.
نکته بعدی اینکه در همان زمان بعد از دستگیری مرحوم سید مهدی هاشمی و رفت و آمدهای مکرر در این خصوص به دفتر آیت الله منتظری در سال ۶۵، آقای کروبی مسائل را به صورت روشن بیان نموده و کار به نقطهای رسید که بر خلاف استنباط قبلی در این مذاکرات نه تنها رفع ابهامی نشد بلکه مسایلی به وجود آمد که علیرغم همه حسنات ایشان از جمله سوابق علمی و شخصیت فقهی و مبارزاتی احساس شد آیت الله منتظری نمیتواند در آن برهه مسئولیت رهبری را به عهده گیرد. گواه زنده این مطلب به سالهای قبل از ۶۶ برمیگردد؛ به عنوان مثال جناب آقای کروبی در مراسم حج و در سخنرانی عمومی و مصاحبهها و همواره در بخشی از صحبتها با مسلمانان خارج از کشور بر موضوع قائم مقامی آیت الله منتظری تکیه داشتند و با روی دادن این اتفاقات بود که در سال ۶۶ و در آخرین سالی که ایشان در حج بودند، در نطقهای مکه و مدینه و در وحدت و برائت صحبت از ایشان نکرد. از کم و کیف این جریان و حوادث مربوطه حجت الاسلام حسن ابراهیمی نجف آبادی که از نزدیکان آیت الله منتظری است به خوبی واقف میباشند؛ اما متأسفانه نحوه بیان مطالب به گونهای که گویی پروژهای برای حذف ایشان طرح ریزی شده و نویسندگان این نامه هم پرچمدار این موضوع بودهاند و این درحالیست که اساساً اطلاعی در این خصوص نداشتهاند و به نظر میرسد طرح چنین اظهاراتی بیان دیدگاهها و نظرات گروه مهدی هاشمی است.
از جناب آقای ابطحی طرح چنین مطالبی و انجام چنین داوریهایی بعید است. آنچه مسلم است در رابطه با این نامه و آیت الله منتظری و هر عزیز دیگری نیز در همان مقطع تلاشهای زیادی صورت گرفت که به ایشان آسیبی برسد.
در مطلب دوم که ارایه توضیحاتی در آن رابطه ضروری به نظر میرسد در یاداشت جناب آقای ابطحی آمده است: «وی(کروبی) در آن دوران از نظر حقوقی و رسمی تنها نماینده مجلس بود و رئیس بنیاد شهید؛ اما به دلیل ارتباط شخصی او با امام و به خصوص ارتباط صمیمی وی با حاج احمد آقا، فرزند قدرتمند امام، جایگاه واقعی و تأثیرگذار او در گردونهی قدرت آن روزها به مراتب بیش از جایگاه حقوقی او شده بود.»
در این خصوص بر همگان جایگاه والای معنوی و ابعاد وارسته شخصیتی مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید احمد آقای خمینی(ره) واضح است. شخصیت بزرگواری که محرم اسرار امام بوده و نقش بیبدیلی در مبارزات قبل و بعد از انقلاب اسلامی داشتهاند و همواره در جلسات مختلف بعد از حیات آن عزیز از دست رفته مورد تأکید قرار گرفته است و همواره آن مرحوم محبت و توجه ویژهای به آقای کروبی داشتند.
نکتهای که به نظر میرسد توضیح آن ضروری است این است که اساساً سابقه آشنایی جناب آقای کروبی با حضرت امام رحمت الله به سالهای ۱۳۳۹ برمیگردد که در آن مقطع بر حسب شرایط سنی مرحوح حاج احمد آقا هنوز لباس طلبگی بر تن نکرده بودند و جناب آقای کروبی از همان دوران مبارزات و فعالیتهای سیاسی خود را در کنار امام آغاز کردند که نمود آن را در ماموریتها و احکامی که بنیانگذار جمهوری اسلامی در قبل و بعد از انقلاب به ایشان دادند قابل مشاهده است.
به نظر میرسد نتیجه و انگیزه طرح اینگونه مسائل از سوی جناب آقای ابطحی مشخص نیست.
در رابطه با جریان و روند حرکت اصلاحات جناب آقای ابطحی در بخش دیگری از یادداشت خود به طرح مسائلی پرداخته است که به نظر میرسد در این شرایط جز ایجاد فضای تخریب و تفرقه نتیجهی دیگری ندارد و زمینه را برای آتشبیاران معرکه روشن میکند.
در این مطلب آمده است، «در این دوره آقای کروبی که از عدم اجماع اصلاح طلبان در انتخابات نهم رنجیده بود، به بخشی از اصلاح طلبان، بیشترین حمله و هجوم تبلیغات را انجام داد و آنان به شیطان بزرگ کروبی تبدیل شدند. این کار که به شکل افراطی انجام شد مورد استقبال رسانههای رسمی قرار گرفت و آنان آتش بیار معرکه شدند.»
هر چند شروع طرح چنین مباحثی مشخص نیست که با چه هدفی صورت میگیرد و در این مقطع چه نتیجهای در بر خواهد داشت ولی لازم به توضیح است: طرح مطالبی نظیر اینکه ایشان به جریان اصلاحات حمله کرده است و یا موجبات ایجاد فضای تفرقه را به وجود آورده است، موضوعی است که برای بسیاری از فعالان سیاسی کشور و به خصوص جریان اصلاحات روشن است.
اینکه چه کسی همیشه طرفدار وحدت نیروها بوده است، اینکه چه کسی در همه شرایط مدافع حقوق و منافع جریان اصلاحات بوده است و اینکه چه کسی همواره خود را هزینه جریان اصلاحات کرده است نیازی به توضیح ندارد. به نظر میرسد حداقل سالها فعالیت، نشان داده است که همواره چه کسی محور و پرچمدار همگرایی و حضور مؤثر جریان خط امام در کشور بوده است.
در حال حاضر نیز نیروهای مختلفی از گستره وسیع جریان اصلاحات از معتدلین گرفته تا تندروها دارای بهترین روابط با مجموعه دبیر کل و حزب اعتماد ملی بوده هستند و اکنون با یک عده از این دوستان اصلاح طلب که سردمدارانشان کمتر از انگشتان دست میباشد و همچون گذشته قصد داشتند بساط قبلی را تکرار کنند، در شرایط فعلی به منظور جلوگیری از تکرار تجربههای ناکام در حزب اعتماد ملی و جریان خط امام(ره) و تداوم آن، ضمن حفظ احترام و حرمت کامل این عزیزان، همکاری سیاسی نداریم هر چند که تاکنون تلاش جدی برای ایجاد تعامل سازنده و رو به جلو صورت گرفته است.
بیگمان اگر برخی از همین دوستان دست به چنین اقداماتی نمیزدند و مباحث نظیر اینکه فلان کس میخواهد تفرقه بیاندازد، مطرح نمیکردند، هیچ کس در جریان اصلاحات علاقهای به طرح مسائل اینچنینی که منجر به یأس و سرخوردگی نیروها میشود، ندارد. کما اینکه دبیر کل محترم نیز بارها و بارها در سخنان خود بر این نکته تأکید کردند که باید به کار تشکیلاتی خود بپردازیم و ضمن تلاش برای ایجاد همگرایی و تعامل، به برنامهها و فعالیتهای دیگر گروهها کاری نداشته باشیم. هر چند که اگر دقت کافی و وافی وجود داشت مشخص میشد، طرح چنین مباحثی از کجا شروع شد و چه کسانی آغازگر این فضا بودند. ضمناً آنکه جریان اصلاحات آن قدر وسیع و گسترده و شامل نیروهای فراوانی در سراسر کشور میشود که نمیتوان آن را در یک یا چند نفر یا گروه خاصی مصادره کرد. بیگمان در شرایط فعلی و به خصوص در چند هفته اخیر با توجه به فضای مناسب معتدل و لطیفی که در مجموعه جریان اصلاحات بهوجود آمده طرح این گونه مسائل جز ایجاد خدشه و تزریق ناامیدی چیز دیگری در بر ندارد.
امید است که با یاری خداوند دقت و توجه بیشتری در این رابطه صورت گیرد.
روابط عمومی حزب اعتماد ملی