۲۶ آذر ۱۳۸۵
انتشار در: بازتاب
تخريب هاشمي بد است، اما براي ديگران!
در حالي كه بسياري از اصلاحطلبان، توهين و تخريب اخير برخي از نزديكان اعضاي دولت نسبت به رئيس مجمع تشخيص مصلحت را محكوم كرده و از پيروزي وي در انتخابات مجلس خبرگان، ابراز شادماني ميكنند، بررسيها نشان ميدهد كه اين گروه در كمتر از دو سال گذشته، بيشترين تخريب و توهينها را نسبت به هاشمي رفسنجاني انجام دادهاند.
به گزارش خبرنگار «بازتاب»، سايت محمدعلي ابطحي كه هماكنون به يكي از رسانههاي مهم اصلاحطلبان تبديل شده است، طي روزهاي اخير، نسبت به پيروزي هاشمي رفسنجاني ابراز شادماني ميكند.
وي در مطالب اخير خود نوشته است: من که معتقدم با اين جو تبليغاتي نابرابر و سازماندهيهاي امکانات حکومتي، اگر چند نفر از اصلاحطلبان در تهران وارد شورا شوند و نيز آقاي هاشمي رفسنجاني بيش از آقاي مصباح رأي بياورد، موفقيت بزرگي است.
ديشب در يکي از سايتهاي نزديک به رئيسجمهور، نوشتهاي ديدم. بخشهاي مهم آن که حاوي فحاشي، دروغ و تهمت عليه خيليها من جمله هاشمي رفسنجاني است را روزنوشت امروز ميکنم. واقعاً اگر در دوران خاتمي يک هزارم اين اتهامات و فحاشيها و دروغها عليه يکي از مسئولان جزء نوشته ميشد، چه روزگاري در انتظارش بود و مدعيالعموم چقدر فعال ميشد؟
وي در کمتر از دو سال پيش در مصاحبهاي با يکي از سايتها به شدت به تخريب هاشمي رفسنجاني پرداخته بود و آن را در سايت خود منتشر کرد: سياست داخلي در زمان آقاي هاشمي مبتني بر رعب و وحشت جامعه بود. اينها ابهاماتي است كه در ذهن جامعه وجود دارد...شايد هم رأي نياوردن آقاي هاشمي در مجلس ششم به دليل همين نگاه و نگرانيهاي مردم نسبت به سياستهاي ايشان بود. من نميدانم چرا برخي دچار اين توهم شدهاند كه نظر جامعه نسبت به آقاي هاشمي تغيير كرده است.
وي چندي پيش در مطلبي در سايت خود توهين به هاشمي را به شدت محكوم كرده و نوشته بود: آقاي هاشمي در مباني اعتقادي جدا از طيف راست نيست! اتفاقا كسي كه الان حوزه علميه قم بر پايه مباني ديني و اعتقادي بيشترين تلاش را ميكند تا او را وارد صحنه كند، آقاي هاشمي است...من نميدانم شما كتاب «مميزي در سال ۱۳۷۵» را خواندهايد يا خير....به طور مثال هر كجا كه كلمه رقص آمده بايد حذف ميشد! حوزه فرهنگ كه نميتوان آن را از حوزههاي سياسي و اجتماعي جدا دانست در زمان آقاي هاشمي دوران تلخي را گذرانده. مردم آنقدر هم كه شما ميگوييد فراموشكار نيستند.
واکنش ابطحي: هاشمي را نقد منصفانه کرده بودم، نه تخريب
دوستان خوب سايت «بازتاب». سلام و خسته نباشيد
ديروز برخلاف رويه آرم و اصول هميشگيتان مطلبي در سايت نوشته بوديد مبني بر اينکه من قبلا هاشمي رفسنجاني را تخريب ميکردهام و اکنون از موفقيت ايشان در خبرگان ابراز خوشحالي ميکنم تا خوانندگان برداشت نمايند که من ثبات نظر ندارم و يا از شخصيتها ابزاري استفاده تبليغاتي و تشکيلاتي ميکنم. در مورد حمايتهاي فعلي من اين جملات من را آوردهايد: "من که معتقدم با اين جو تبليغاتي نابرابر و سازماندهيهاي امکانات حکومتي، اگر چند نفر از اصلاحطلبان در تهران وارد شورا شوند و نيز آقاي هاشمي رفسنجاني بيش از آقاي مصباح رأي بياورد، موفقيت بزرگي است."
شما دوستان سياسيتر از اين هستيد که ندانيد منظور از اين جمله ابراز خوشحالي از عدم موفقيت فردي است که به عنوان متولي فرهنگ ناديده گرفتن راي مردم شناخته ميشود و از بد حادثه اين فرد و اين مکتب مراد رئيسجمهور است و مدتهاست ليست منهاي هاشمي را تبليغ ميکنند. وقتي چنين نظريهاي در اقليت قرار ميگيرد و هاشمي رفسنجاني سمبل مخالفت با چنين مکتبي ميشود، البته همه علاقمندان به راه امام و انقلاب و بخصوص اصلاحطلبان خوشحال ميشوند.
در بخش ديگر اعتراض من به فحاشيهاي صريح همسر سخنگوي دولت به همه مسئولان نظام و از جمله هاشمي رفسنجاني را که مورد اعتراض شما ونيز پدر و برادر خانم همسر هم قرار گرفت را دليل ديگري بر تغيير روش من دانستهايد. نميدانم به چه دليل اين را نوشتهايد ولي ميدانم که خود شما در مکتب ژورناليسم ميفهميد که اين نوشته نقد خانم الهام است و نه مدح بيدليل از هاشمي و خاتمي و روحاني. جملهاي که شما از قول من در مدح آقاي هاشمي آوردهايد اين است: "ديشب در يکي از سايتهاي نزديک به رئيسجمهور، نوشتهاي ديدم. بخشهاي مهم آن که حاوي فحاشي، دروغ و تهمت عليه خيليها من جمله هاشمي رفسنجاني است را روزنوشت امروز ميکنم. واقعاً اگر در دوران خاتمي يک هزارم اين اتهامات و فحاشيها و دروغها عليه يکي از مسئولان جزء نوشته ميشد، چه روزگاري در انتظارش بود و مدعيالعموم چقدر فعال ميشد؟"
اما آنچه که شما آن را با تعبير "به شدت تخريب هاشمي" در دوسال پيش از قول من نقل کردهيد اين جملات است: "سياست داخلي در زمان آقاي هاشمي مبتني بر رعب و وحشت جامعه بود. اينها ابهاماتي است كه در ذهن جامعه وجود دارد...شايد هم رأي نياوردن آقاي هاشمي در مجلس ششم به دليل همين نگاه و نگرانيهاي مردم نسبت به سياستهاي ايشان بود. من نميدانم چرا برخي دچار اين توهم شدهاند كه نظر جامعه نسبت به آقاي هاشمي تغيير كرده است. آقاي هاشمي در مباني اعتقادي جدا از طيف راست نيست! اتفاقا كسي كه الان حوزه علميه قم بر پايه مباني ديني و اعتقادي بيشترين تلاش را ميكند تا او را وارد صحنه كند، آقاي هاشمي است...من نميدانم شما كتاب «مميزي در سال ۱۳۷۵» را خواندهايد يا خير....به طور مثال هر كجا كه كلمه رقص آمده بايد حذف ميشد! حوزه فرهنگ كه نميتوان آن را از حوزههاي سياسي و اجتماعي جدا دانست در زمان آقاي هاشمي دوران تلخي را گذرانده. مردم آنقدر هم كه شما ميگوييد فراموشكار نيستند. "
اينها را من گفتهام و نوشتهام. اصلا هم آن را تخريب نميدانم. آن را نقد منصفانه از سياستهاي اعمال شده در دوران رياست جمهوري آقاي هاشمي ميدانم و اين نوع انتقادها را بهترين هديه شهروندان به مسئولان ميشناسم. اتفاقا خود آقاي هاشمي هم در انتخابات رياست جمهوري به نحوي به اين کاستيها در دوران رياست جمهوريشان اشاره کردند و روش جديد را در صورت انتخاب شدن اعلام ميکردند. در هيچ قاموسي هم به اين نوع نقد تخريب شديد يا ضعيف نميگويند. چنانچه يکي از بهترين بخشهاي سايت شما همين نوع نقدها از مسئولان است. شايد اگر دوران يک ساله گذشته و فحاشيها و تخريبها و تهمتهاي رايج به هاشمي و خاتمي و تقريبا همه مسئولان دولتهاي قبل وجود نداشت، به راحتي فرق تخريب و نقد را نميشد فهميد. پس نه مداحي بيدليل از کسي کردهام ونه تخريب کسي را. همواره هم نظرم در مورد بزرگان تاثيرگذار در انقلاب مثل آقاي هاشمي رفسنجاني و افراد مشابه ايشان اين بوده که هم بايد نقد شوند و هم نبايد تخريب گردند.
دليل اينکه سايت بازتاب هم در اين مورد شتابزده، خارج از عرف بازتابياش چنين تحليلي را هم نوشته نفهميدم. اگر مصلحت سايت ديديد توضيح من را هم منتشر کنيد. از کامنت گذاران عزيزي هم که در مورد اين پست تقريبا به همين نکات اشاره کردهاند نيز ممنونم.
شاد باشيد و مثل هميشه پرخواننده.
سيدمحمد علي ابطحي
http://www.baztab.com/news/55776.php