۱۸ اسفند ۱۳۹۳
انتشار در: المونیتور
مصاحبه المونیتور با محمد علی ابطحی درباره مؤسسه گفتگوی ادیان و مسائل بین الادیانی
گفتگو با رییس موسسه گفتگوی ادیان و معاون رییس جمهور سابق ایران درباره مسائل بین الادیانی
محمد علی ابطحی روحانی 57 ساله ایرانی است و سیاستمداری است که رییس دفتر سابق محمد خاتمی و سپس معاون اول وی بوده است. وی اولین روحانی است که رد جمهوری اسلامی که وبلاگ نویسی را شروع کرد و به همین خاطر در بین جوانان به عنوان فردی پیشرو محبوب شد. در بین مقامات رسمی حال حاضر و سابق ایران فعالترین حساب کاربری فیس بوک را دارد؛ وی در صفحه خود موضوعات متنوعی از لطیفه، شعر و تصاویری از آخرین دیدارها و فعالیتهای خود منتشر میکند.
در بحبوبه پر آشوب انتخابات ریاست جمهوری 1388
……….
ابطحی از زمانی که آزاد شده است بیشتر وقتش را در موسسه گفتگوی ادیان که ریاست آن را به عهده دارد میگذراند و دیگر کمتر خود را مشغول فعالیتهای سیاسی میکند. وی همچنین عضو ثابت مجمع روحانیون مبارز است، این مجمع سازمان روحانیون اصلاح طلب است که رهبری آن را مهدی کروبی و محمد خاتمی به عهده داشتند.
در گفتگوی تلفنی که با ابطحی داشتیم ایشان از دفتر کارش در تهران با ما دربارۀ چالشهای کاری اش در موضوع گفتگوی ادیان، دلیل پرهیزش از توسعه گفتگوهای بین الادیانی و فهم مسلمانان در پرتو حملات تروریستی فرانسه و ماجرای چارلی ایبدو پرداخت. و این هم از مصاحبه:
المونیتور: جناب ابطحی شما در مؤسسه گفتگوی ادیان دقیقاً به چه کاری مشغولید؟ این مؤسسه چطور تأسیس شد و اهمیت آن در چیست؟
ابطحی: مؤسسه گفتگوی ادیان مؤسسهای خصوصی است که سال 2001 تأسیس شد. بعد از اینکه مجوز آن را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفتیم این مؤسسه را به عنوان مؤسسۀ غیر دولتی عضو سازمان ملل کردیم و البته درخواست مار ا پذیرفتند. هدف مؤسسه این است که به جوهر مشترک ادیان نزدیک شود، یعنی به مسائلی بپردازد که مردم فارغ از نوع مذهب و طبقه اجتماعی به آنها احتیاج دارند، ارتقاء سطح همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان مختلف و مشارکت سازنده و سالم در محیطی که همه بتوانند نظر مخالف را برتابند.ا
المونیتور: امروزه ما شاهد این هستیم که هنوز چنین چیزی تحقق پیدا نکرده است بخصوص در خاورمیانه و مناطق مشخص دیگری در جهان. مثلاً ما شاهد نسل کشی ایزدیها در عراق هستیم. سوال من این است: باید کارمان را چطور شروع کنیم؟
ابطحی: موضوعات مشخصی وجود دارد که فی نفسه موضوعات اخلاقی هستند و همۀ مذاهب به آنها عطف توجه داشتهاند. برای مثال همۀ ادیان احکام اخلاقی صریحی دارند مثل دروغ نگفتن و نقض نکردن حقوق دیگران ، مبارزه علیه ترور و قتل و کشتار، خواست صلح و عدالت. پیام اصلی ما این است: ما نمیخواهیم پیروان ادیان دیگر به کیش ما دربیایند و ما هم قصد نداریم به دین آنها بگرویم. زمانی بود که مبلغین مسیحی سعی داشتند در آسیا و آفریقا مسلمانان را به دین خود در بیاورند و با «مژده جدید» سعی میکردند مسلمانها را به کیش مسیحیت دربیاورند. دیدگاه ما این است که افراد دینهای مختلفی دارند یا به این دلیل که در محیطهای جغرافیایی مختلف به دنیا آمدهاند و یا به هر دلیل دیگری. آنها ضمن پایبندی به اعتقادات دینی خود باید بتوانند زندگی مسالمت آمیز و آرامی را در کنار پیروان ادیان دیگر تجربه کنند. اگر انسانها به چنین تفاهمی نرسیده باشند، در کشورهایی که چند دین وجود دارد نتیجه عدم تحمل و عدم گفتگوی بین پیروان دینهای مختلف فاجعه آمیز خواهد شد.
المونیتور: به نظر میآید جهان امروز عرضه برخورد و تعارض بین پیروان ادیان مختلف است. از اروپا تا آمریکا تا آفریقا و آسیا شاهد جنگهای خانمانسوز هستیم و همه جا در آتش ناامنی میسوزد. به نظر شما منشاء چنین رادیکالیسمی چیست؟
ابطحی: حوادثی مثل شارلی ایبدو و تیراندازی به دفتر روزنامه و یا تیراندازی در کافهای در استرالیا، یا حتی حوادث بزرگتری مثل یازده سپتامبر، را هم باید در راستای همین مسائل جاری دانست. ضمن اینکه باید بدانیم این در واقع این مسائل ریشه تاریخی دارند. نباید این حوادث را از تاریخشان جدا کنیم و آنها به طور مجزا ببینیم و بررسی کنیم. من معتقدم مسلمانان خودشان به طور مضاعف قربانی چنین تندرویهایی هستند. آنها بدنام شدهاند به این دلیل که ملیتشان شبیه ملیت تندروان افراطیست؛ در حالیکه در واقعیت آنها جزء کسانی نیستند که این فضای خشونت آمیز را ایجاد کردهاند.
خشونتهایی که امروز شاهدش هستیم با تعارضات افغانستان آغاز شد. آمریکا و برخی متحدانش خواستار شکست شوروی در افغانستان بودند. بنابراین آنها بر روی تعصبات مذهبی افراد جوان سرمایه گذاری کردند و با دامن زدن به این اعتقادات متعصبانه آنها را به جنگ فرستادند. آنها گروه مجاهدین را به وجود آوردند و جهادیستهای افغانستان را جرأت بخشیدند. بعد از مدتی دیگر به این گروهها احتیاجی نبود، آما آنها شکل گرفته بودند و حالا بر اساس ایدئولوژی تحریف شده اشان عمل میکردند. آنها به کارشان ادامه دادند و11 سپتامبر را به وجود آوردند.
مساله دولت اسلامی داعش هم همین است. جامعه بین الملل، به هر دلیلی که خودش میداند، حامی بشار الاسد رئیس جمهور سوریه نبود.بنابراین آنها افراطیها و تندروهای مسلمان را بار دیگر به کار گرفتند و علیه اسد فعال کردند. حالا خود به دام مبارزه با رادیکالیسمی که خود پرورشش دادند افتادهاند. تمام حوادثی که شما ذکر کردید ریشه در تاریخ و مناسبات قبلی این گروهها دارد و من معتقدم شناخت این ریشهها اهمیت دارد. اگر این جنگ کودکانه ادامه پیدا کند، هم آزادی بیان و هم آزادی مذهبی از بین خواهد رفت. . شارلی ایبدو آن کاریکاتورهای اهانت آمیز را برای دفاع از آزادی بیان بازنشر نمیکرد بلکه برای نشان دادن طرز فکر و نگاه مخالف خود بود که دست به این کار میزد.
المونیتور: این گفتگوی مورد نظر شما چطور باید شروع شود؟
ابطحی: اولین قدم برای طرفین این است که بپذیرد کاری که انجام میدهند صرفاً یک گفتگوست و بحث هیچ نوع عرضه و تقاضایی در آن وجود ندارد. ادیان اشتراکات بسیار زیادی با یکدیگر دارند و من همیشه بر این اشتراکات تاکید داشتهام. مناسک و شعائر دینی و الهیات هر دینی می تواند سرجایش بماند و ادامه پیدا کند و می شود پیروان هر دینی آزاد باشند تا به احکام دین خود عمل کنند.
در عین حال مذاهب نباید یکدیگر را نفی کنند. این دقیقا همان کاریست که تند روها از هر سو که باشند انجام میدهند و قسمت جالب ماجرا این است که تندروان بیش از هر کس دیگری همدیگر را تقویت میکنند. این جنبشهای افراطی که یکدیگر را دشمن شماره یک هم میدانند بیش از پیش یکدیگر را تقویت میکنند و باعث به وجود آمدن جنبشهای بیشتر رادیکال در سراسر جهان میشوند. اسلام گراهای رادیکال یا رادیکالهایی که در آمریکا سه دانشجوی مسلمان را به قتل رساندند. شواهدی برای این مطلب هستند. مجموعهای از انسانهایی که نمیخواهند جهان روی صلح و آرامش را ببیند. حکومتها ملزم به این هستند که مانع این نوع رادیکالیسمی شوند که خود را به نام دین جا زده است.باید به خاطر آوریم که به لحاظ تاریخی نه مسلمانان و نه مسیحیت در تاریخ خود چیزی به اسن رادیکالیسم نداشتهاند. آنها هنوز هم میتوانند در صلح و آرامش با هم زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند. به هر حال عناصر مشخصی وجود دارند که از رادیکالیسم اسلامی سود میبرند و آنها اجازه نمیدهند که ریشه صلح در جهان قدرت بگیرد و دوام بیاورد.
المونیتور: اما جناب ابطحی ما هنوز انگیزه های واقعی قتل این سه دانشجو را نمیدانیم و نمیتوانیم مطمئن باشیم که این جنایتی از سر نفرت بوده است.
ابطحی: البته که باید به دنبال کشف حقیقت باشیم و من هم ادعا نکردم که یک گروه یا فرد مشخصی پشت این ماجرا بوده است بلکه اعتراض من به این معیار دوگانه غرب است. وقتی یک موضوع کوچک مشابه که ریشههای عمیق دارد به کشتار منجر میشود رسانههای غربی فوراً آن را به عنوان حادثهای ایدئولوژیک جا میزنند و آن را مربوط به نقص اسلام و خشن بودن آن میدانند. مردم خود به خود این حوادث را با هم مقایسه میکنند. من امیدوارم که حقیقت آشکار شود اما باید بدانیم که این مقایسهها و این نحوه پرداختن به اتفاقات در نهایت به نفع خششونت عمل میکنند. غربی ها خودشان دستشان پاک نیست، نمونه مشخصش مساله فلسطین است. هر وقت مساله به فلسطین میرسد مجموعهای از اصول پایه و اساسی که همگان بر آن اجماع دارند نادیده گرفته میشود. این نوع رفتارها در میان مسلمانان ایجاد بدگمانی میکند و گروههای تند رو هرگاه زمان مناسبی به دست آورند از این رفتار ضد و نقیض غرب استفاده میکنند و رادیکالیسم را در میان مردم گسترش میدهند. آنها از این رفتارهای ناعادلانه غرب به نفع عقاید خودشان بهره برداری میکنند.
المونیتور: همین حالا در خاورمیانه، جایی که خود شما ساکن آنجایید، فرقههای مختلف یک دین واحد با هم مخالفتهای جدی دارند. آیا شما به گفتگوی بین فرقه های یک دین فکر میکنید
ابطحی: ما وجه همت خود را بر افزایش و ارتقاء سطح گفتگو بین پیروان ادیان مختلف گذاشته ایم و درگیر مسائل بین فرق نشدهایم. این موضوعی متفاوت است و بخشی از کار ما نیست. به نظر من گفتگوی بین فرقه ای بسیار دشوارتر از گفتگوی بین الادیانی است. آن نوع گفتگو قواعد خاص خودش رامیطلبد و روش خاص خودش را دارد و ما درگیر این موضوعات نشدهایم.
المونیتور: با این حساب چه تلاشی برای متوقف کردن این نوع خشونت در نظر دارید؟ فکر میکنید کار شما نتایج ملموس و عینی در پایان بخشیدن به این خشونتها دارد؟
ابطحی: ما اهداف بزرگی داریم اما ظرفیت کمی در اختیار داریم. سعی ما بر این است تا شبکه روابط خود را در فضای اجتماعی مجازی گسترش دهیم و این را به عنوان راه جایگزین شیوه های هزینه بری مثل برپایی کنفرانسها و گردهماییها میدانیم. وب سایتی راه اندازی کردهایم و اخبار مربوط به ادیان را از سراسر جهان ترجمه میکنیم و در اختیار علاقمندان قرار میدهیم. خواندن این خبرها و رویدادها کار فرهنگی است که به پیروان ادیان این امکان را میدهد که با ادیان دیگر آشنا شوند و نقاط مثبت آنها را دریابند. ضمن اینکه نشریهای نیز به نام اخبار ادیان منتشر میکردیم. اخیراً به دلیل مشکلات مالی چاپ کاغذی آن متوقف شده است اما به طور الکترونیکی در فضای مجازی همچنان منتشر میشود. این مجله در بین دانشجویان علوم اجتماعی و طلاب حوزه های قم و مشهد طرفدار داشت و خوانده میشد.
المونیتور: برگردیم به سال 200، مان زمانی که جناب خاتمی در سخنرانی خود در سازمان ملل از ایده گفتگوی تمدنها سخن گفت. و سپس بنیاد باران را در ارتباط با همین مسئله پایه گذاری کرد. کار شما چقدر شبیه به کاریست که آقای خاتمی انجام دادند؟
ابطحی: موسسه گفتگوی ادیان ارتباطی به موسسه گفتگوی تمدن ها ندارد. به هر حال هر دو مایل به گفتگوی مداوم در حوزه خود هستند. ما در حوزه ادیان نباید منتظر رسیدن به هدف مشخصی باشیم. باید دست از رقابت و مسابقه دادن برنداریم.و گفتگو را ادامه دهیم
المو.نیتور: این گفتگو تا کی باید ادامه پیدا کند؟ هدفش چیست اگر قصدتان رسیدن به هدف خاصی نیست؟
ابطحی: گفتگو یک فرایند دائمی است بنابراین مستمر و ادامه دار است. ما هرگز به پایان نمیرسیم به این دلیل که ادیان همیشه وجود خواهند داشت و تا زمانی که ما ادیان مختلف داشته باشیم بین پیروان آنها گفتگو خواهیم داشت به شرط آنکه آنها خواهان زندگی مسالمت آمیز در کنار هم باشند. من به گفتگو از منظر اینکه باید مساله ای وجود داشته باشد و با صحبت کردن حل و فصل شود و بعد از اینکه به اتمام رسید دیگر نیازی به حرف زدن تا مساله بعدی نیست اعتقاد ندارم. دیالوگ پروژه نیست، فرآیند است. گفتگوی فرآیند محور است که میتواند مانع رخ دادن خشونت در آینده شود نه گفتگوی مساله محور.
المونیتور: به نظر شما دین مسئول مشکلاتی است که ایران در عرصه بین المللی با آن دست به گریبان است ؟
ابطحی: نه! این مسائل سیاسی هستند و نه مذهبی. اما ما میتوانیم از مذهب برای حل آنها ستفاده کنیم. بر اساس فتوای آیه الله خامنه ای ساختن بمب هسته ای حرام است. اما متاسفانه در مذاکرات هسته ای این فتوا را مد نظر قرار نمیگیرد.
المونیتور: شما زندانی شدید و با مشکلاتی مواجه شدید. ایا شما هم مثل آقای خاتمی حق خروج از ایران را ندارید؟
ابطحی: نه. من دیگر محدودیتی در این باره ندارم و میتوانم کشور را ترک کنم.